دی شیخ با چراغ ...
این اینترنت هم بعد دردی شده وقتی هست کلی از وقتت را میگیرد وقتی هم نیست انگار از دنیا جدا شده ای . اواخر هفته پیش که بازم اینترنت کله پا شد کارت شبکه سیستم من غیرفعال شد و من تا دیروز فکر میکردم دیتا خرابه تا اینکه متوجه شدم دیتا با سلام و صلوات کاربران درمانده مثل من برگشته و این کامپیوترِ منه که نتوانسته از شوک خارج شود و بالاخره حالا دوباره اینجا هستم . قبلا وقتی چیزی را از دست میدادم بهم میریختم اما خیلی وقته که با تمام وجود فهمیدم این دنیا و هرچیزی در آن هست مثل همین اینترنت هرلحظه ممکنه قطع بشه بعضی وقتا برمیگرده و یک موقعی هم برا همیشه ... ، برای همین دیگر فکر از دست دادن هیچ چیز نیستم حتی عزیزانم ! نه اینکه ناراحت نشوم بلکه در واقع پذیرفتم که همه اینها چیزی را تشکیل میدهند که به آن میگوییم زندگی . این همان واقعیتی است که اگر همه آن را درک میکردند یا زود متوجه میشدند دنیا خیلی قشنگ تر از این چیزی میشد که حالا هست . فکرش را بکنید هنوز سر بریدن انسانها و قرابانی کردنشان به سبک اینکاها هنوز رواج دارد ، جدای از اینکه حق با کیه صرف این عمل یعنی بشر امروزی با اینهمه دبدبه و کبکبه هنوز در گذر از توحش ابتدایی به تمدن میان کوچه پس کوچه های برزخ دست و پا میزند و چه متفکرانه و واقع گرایانه گفت مولوی : دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست و شاعری معاصر مرحوم سید حسن حسینی با تصویری ملموس تر به دنیای امروزی در پاسخش گفت :
دی شیخ با چراغ...
و من امروز با داغی در دل
سراغ از چراغ می گیرم
باغی از انسان
پیش چشمانم
شاخ و برگ گسترده است.
زندگی همینجوری است مثل اینترنت ، پول و پست و مقام و هر چیزی دیگری همینجوری است مثل اینترنت مثل اینترنت .
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:عسل جان از اینکه به ما سر زدی ممنونم .